جزئیات
دانلود Docx
بیشتر بخوانید
پس، اگر میخواهید واقعا برای همیشه از رنج دور باشید و به بُعد بالاتر بروید، از سعادت، شادی و رهایی واقعی لذت ببرید، باید از این "سه دنیای نامرئی" فراتر بروید، از دنیای آسترال تا دنیای برهما. […] اگر یک چنین استادی را پیدا کنید، و سطح شما هنوز خیلی پایین باشد - بعنوان مثال، آنوقت شما میتوانید فقط به 'دنیای سوم' برسید، نه فراتر از آن – اهمیتی ندارد. اگر استاد شما واقعا روشنضمیر و یک استاد واقعی و قدرتمند باشد، پس همچنان میتواند به شما برکت و آموزش دهد تا وقتی که شما از این 'سه دنیای تخریبپذیر' فراتر روید. […]
اگر بتوانید از هر آسیبی به دیگران اجتنابکنید، آن برایتان بسیار مفید است. برایتان اجر به ارمغان میآورد؛ کارمای تان را پاک میکند. اما این راهِ رستگاری نهایی نیست یا راه بودا شدن یا بازگشت به "خانه" نزد خداوند یا یکیشدن با خداوند. زندگی پس از زندگی، ما با موجودات مختلف بده و بستان داریم در طول زندگیهای متعدد و این بده و بستان هنوز باید در این زندگی نیز ادامه یابد. بنابراین هرچه را که فکر میکنید استطاعت استفاده از آنرا دارید، مانند غذا، لباس را، فقط در آن میانه رو باشید. اما خودتان را مجبور نکنید. افراطی نباشید. اگر من بنا به دلایلی مجبور شوم بیش از یک بار در روز غذا بخورم، طبق دستور کارما باید این کار را انجام دهم. گاهی کارما در یک دوره بسیار زیاد است، خیلی طاقتفرسا است. باید کاری که الزامی است را انجام دهم.اما چرا یک وعده غذا در روز را ترجیح میدهم؟ بعنوان مثال، در یک اعتکاف سه ماهه، فقط اینها را مصرف کردم: کنجد، برنج قهوهای، نمک و آب - بیشتر هم نه، حتی میوه یا چیزهای دیگری نبود. صرفاً به این دلیل که زندگی به این شکل سادهتر است و همچنان میتوان زنده ماند. و طی اعتکاف، داشتن افرادی که مدام برایتان غذا بیاورند دشوارتر است، چون میخواهید در آرامش، در سکوت باشید و آرامش خاطر داشته باشید؛ تا تنها باشید، تا تامل بر ثروت معنوی درونی داشته باشید؛ به خداوند نزدیک باشید، با خداوند یکی باشید. پس بهتر است از هر مسئله ای که بخاطر غذا یا پوشاک ایجاد میشود اجتناب کنید. اما این به معنای ممنوع بودن آن نیست.اما من اگر مجبور باشم که به خواست خداوند، به دستور بهشت یا بخاطر کارمای دنیا بیش از یک بار در روز غذا بخورم، این کار را میکنم. به یک یا چند وعده غذا در روز وابسته نیستم، هرچه ارادۀ خداوند باشد را انجام میدهم. حالا، اگر فکر میکنید که خداوند میخواهد یک بار در روز غذا بخورید، البته - اگر خداوند به شما بگوید، یا اگر به طور شهودی فکر میکنید این راهی است که باید در زندگیتان پیش بروید، آنوقت لطفاً این را امتحان کنید. اما مراقب باشید و همیشه ببینید که آیا بدنتان، ذهنتان، روانتان، بدن فیزیکی، احساسی، روحی، فکری و غیره، با کاری که انجام میدهید موافق است یا خیر. و گرنه ممکن است به خودتان آسیب برسانید.عدهای نیز به سمت افراط میروند، مانند هواخوارشدن، با یک استاد یا بدون او. و برخی از آنها متاسفانه جانشان را از دست میدهند. شما به این بدن فیزیکی نیاز دارید تا به تمرینی که استادتان به شما دستور داده ادامه دهید - تا در حینی که هنوز در این دنیا زندگی میکنید به ابعاد بالا و بالاتری در بهشت برسید تا بتوانید خودتان را، نسل های بسیاری از خود را رستگار کنید و همچنین به محیط اطراف برکت دهید، (و) در عین حال به جهان برکت دهید. در نتیجه، مدت زمانِ ممارست معنوی شما بسیار مهم است. سعی نکنید با هیچ آرمان یا چیزی یا تفکر واهی عمرتان را کوتاه کنید، مثلا اینکه ریاضت کشیدن رستگارتان میکند. نه، نه. شما باید هر کاری که برای انجام آن به دنیا آمدهاید را به روش درست انجام دهید.و حتی مدیتیشن کردن - هر مدیتیشنی شما را به رستگاری نمیرساند. من تمام دنیا را بررسی کردهام. مردم به انواع و اقسام روشها، بر روی هر چیزی مدیتیشن میکنند. اکثرشان متُد اشتباهی از یک استاد سطح پایینتر دارند و نمیتوانند از "دنیای سوم" فراتر بروند. یک استاد اشتباه و سطح پائین میتواند از جنبه های بسیاری، نه فقط از لحاظ معنوی به شما آسیب برساند!!! و اگر نتوانید فراتر از "دنیای سوم" بروید، به این معنی است که باید به یک بدن فیزیکی، زندگی فیزیکی، چه در این سیاره و چه در هر سیارۀ دیگری در این کائنات بازگردید. غمانگیز است که حتی بسیاری از شیاطین حریص یا شیاطین آسترالی، وانمود میکنند که کشیش یا راهب و راهبه، و استاد معنوی هستند و موجودات با ادراک خیلی خیلی زیادی را گمراه میکنند تا آنها به راه یا مسیر پایینترِی در معنویت بروند. من این را دیدم و درد زیادی کشیدم. اما هر کارمایی که دارید، این راهی است که در زندگیتان ادامه خواهید داد، مگر اینکه معجزهای اتفاق بیفتد که با یک استاد روشن ضمیر آشنا شوید و یک متد مدیتیشن معنوی واقعی، ایمن و تضمینشده را دریافت کنید تا شما را به رستگاری واقعی فراتر از "سه دنیا" برساند.اگر دنیای انسان را نیز در نظر بگیریم در واقع میتوانیم بگوییم "دنیای چهارم". دنیای انسان، دنیای آسترالی، دنیای عِلّی و دنیای برهما - همه این دنیاها روزی نابود خواهند شد. در اصطلاحات بودایی، بودا آن را 'سه دنیا' نامید - یعنی دنیای فیزیکیمان که ما میتوانیم ببینیم، لمس کنیم، بشنویم و درک کنیم را شامل نمیشود. این متفاوت است. سه دنیای دیگر، مثل دنیایهای آسترالی، عِلّی و برهما، برای چشم معمولی، نامرئی هستند. گاهی میتوانید آنها را ببینید؛ این به کارما و ارتباط معنوی زندگی گذشته شما بستگی دارد. اما اکثر مردم این سه دنیا را نمیبینند. اینها سه دنیایی هستند که شما باید از آنها عبور کنید تا رستگار شوید. که یعنی شما هرگز به این دنیای فیزیکی یا هر دنیای فیزیکی دیگری در هیچ کجا باز نمیگردید یا دوباره تبدیل به یک انسان، (شخص-) حیوان، درخت، گیاه، یا هر چیزی نمیشوید، یا حتی یک شیطان، روح یا یک موجود جهنمی نمیشوید. پس، اگر میخواهید واقعا برای همیشه از رنج دور باشید و به بُعد بالاتر بروید، از سعادت، شادی و رهایی واقعی لذت ببرید، باید از این "سه دنیای نامرئی" فراتر بروید، از دنیای آسترال تا دنیای برهما.برای شما خیلی دشوار است که واقعا یک استاد را پیدا کنید که شما را فراتر از "دنیای سوم" ببرد. اگر یک چنین استادی را پیدا کنید، و سطح شما هنوز خیلی پایین باشد - بعنوان مثال، آنوقت شما میتوانید فقط به 'دنیای سوم' برسید، نه فراتر از آن – اهمیتی ندارد. اگر استاد شما واقعا روشنضمیر و یک استاد واقعی و قدرتمند باشد، پس همچنان میتواند به شما برکت و آموزش دهد تا وقتی که شما از این 'سه دنیای تخریبپذیر' فراتر روید. اما با ریاضت کشیدن، واقعا بندرت میتوان به آنجا رسید. شما به یک قلب پاک و مصمم نیاز دارید. اگر بتوانید باز هم خیلی خیلی سخت است. چون درحالیکه اینکار را انجام میدهید، توسط افراد اطراف خود نیز آلوده میشوید. انرژی آنها، کارمای آنها، تماس آنها با شما برایتان دردسر ایجاد میکند و نمیگذارد که به بُعد بالاتر ارتقا پیدا کنید، مگراینکه از قبل با بُعد بالاتری در ارتباط باشید، مثلا از طریق 'متد کوانیین' که من به شما انتقال داده ام. این "کلمه" صحیح و مستقیم به بُعدهای بالاتر است. میتوانید آهسته بروید، میتوانید سریع بروید - این به شما بستگی دارد. اما این یک ارتباط مستقیم با دنیای بالاتر است. شما قطعاً به رستگاری خواهید رسید- تضمین شده- یا حتی در این زندگی بودا میشوید، اگر واقعاً آنقدر بالا، آنقدر پاک باشید، و از هزاران سال قبل، (بدون برداشت) ثمره ممارست معنوی کرده باشید.حتی (اشخاص-) حیوان نیز ممارست معنوی میکنند. برخی اشخاص- مار هم مدیتیشن میکنند؛ آنها خیلی خوب، خیلی با پشتکار ممارست میکنند، و بعد میتوانند انسان شوند، یا میتوانند خود را برای مدت کوتاهی یا برای همیشه بهعنوان انسان نمایان سازند. اما این متفاوت است - ممارست فقط برای پریدن از سطح یک گونه به سطح گونه دیگر – نه برای بودن در بهشتی بالاتر، یا رستگار شدن، بودا شدن یا یکی شدن با خدا - که بالاترین مسیری است که میتوانید آرزویش را کنید. درست همانطور که در متُد کوانیین، شما مستقیما به بالاترین بُعد ممکن متصل هستید. و میتوانید به هر مرحله از آن "جاده" برسید. این بستگی دارد به کارمای شما، کارمای زندگی گذشته تان، ممارست معنوی، صداقت، پاکی شما و برکت همه بهشتهایی که همیشه در تلاش برای مراقبت از شما هستند.اگر تنها ممارست معنویکنید، شما یک استاد نیستید. آن ساده است. تمام کاری که شما باید انجام دهید این است که فقط تشرف را از استاد با اشتیاق بازگشت به "خانه"، با اشتیاق شناخت خدا، دریافت کنید. آنوقت آنرا در پایان خواهید داشت، قطعا، تضمینشده، ٪۱۰۰ حقیقی و مطمئن. هر متُد دیگری، بستگی به آن استاد دارد که به سطح بالاتر رسیده است یا خیر. حتی در متُد کوان یین، اگر کسی نیمه تمام، حتی در متُد کوان یین، اگر کسی نیمه تمام، نیمه کاره یا فقط کمی یاد بگیرد، و فکر کند که همه اش همین است، چون او استاد را قبل و بعد از کارهای درونی ندیده است؛ و در زمان تشرف، چیزی بیش از یک ارتباط در سکوت نیست، یک انتقال در سکوت، که این به اصطلاح شاگرد 'نور بهشتی درونی' و 'کلام بهشتی درونی' را دریافت میکند، یا میتوانید آنرا 'صوت'، یا 'ارتعاش' بنامید.منظورم این است که شما حتی در بدن فیزیکی، میتوانید 'بهشت' را ببینید، میتوانید 'کلام خدا'، 'ارتعاش افلاک' را بشنوید و هر روز بیشتر احساس روشنضمیری میکنید و نیز در این قلمروی فیزیکی بیشتر و بیشتر راحت خواهید بود. بخاطر این است که استاد، شما را با نیروی معنوی به تدریج تغذیه میکند تا رشد کنید و در قلمروهای بهشتی در امنیت باشید. پس سعی نکنید برای رسیدن به هدفتان فقط به ریاضت تکیه کنید. نه. اگر متُد کوانیین را ممارست میکنید، به آن نیاز ندارید.مدتها پیش، یک استاد ذِن اهل چین (نانیو هوایرانگ) دید که شاگردش(مازو دائوی) فقط روی زمین در معبد نشسته و سعی دارد هر طور که میخواهد مدیتیشن کند. استاد آجرهایی آورد و جلوی او شروع به صیقل دادن شان کرد، او از استادش پرسید: "فکر میکنید که چه کار میکنید؟" او گفت: «در تلاشم که آینه درست کنم.» و شاگرد گفت: "هر چقدر هم که صیقل دهید نمیتوانید از این آجرها آینه بسازید." پس استاد (نانیو هوایرانگ) به او گفت: "این هم مشابه است- نشستن در آنجا برایت روشن ضمیری نمیآورد." فقط آنجا نشستن، نه. چون او میدانست راهی برای روشن ضمیری، مسیری برای روشن ضمیری هست. شما باید در آن مسیر قدم بردارید، وگرنه به جاییکه میخواهید نمیرسید. یا چندین و چند هزار سال یا چندین عصر و دوران طول میکشد تا راه درست را بیابید. [وگرنه] فقط در یک دایره، در یک هزارتو میدوید. گفتن این مسئله بهافراد غیرمتشرف دشوار است، اگر که آنها تجربیات درونی مثل شما نداشته باشند. بنابراین درواقع، من فقط با شما صحبت میکنم، فقط برای یادآوری چیزهایی به شما.Photo Caption: در محلی غیرقابل انتظار خوشامد گفتن!