جزئیات 
دانلود  Docx
بیشتر بخوانید 
یک پرنده بود که به حیاطم آمد. و یک روز گفتم،  "وای! تو بسیار زیبا هستی. می توانم تو را در تلویزیون نشان دهم؟ حالتی که تو با من همگام می شوی و مهربان هستی. او گفت، " نه. لطفا نه. " گفتم، "چرا؟ چرا؟ خوب است که تو را نشان بدهم، نه؟ تو بسیار مهربان و زیبا هستی. من تا حالا پرنده ای به زیبایی تو ندیده ام. تو بی نظیر و زیبا هستی. میتوانیم تو را در تلویزیون نشان دهیم؟" او گفت، " نه. لطفا نه. " (بسیار خب.)

 
          








 
           
          
