ارزش کالبد انسانی، قسمت ۳ از ۸

درباره چه میگفتم؟ هر چه یادم بیاید را به شما می‌گویم. ممکن است به ترتیب نباشد.

همه شما درمورد حالت نشستن در مدیتیشن میدانید، می‌بینید که اکثر اساتید این کار را انجام می‌دهند یا به شاگردان‌شان گفته‌اند که چهار زانوی کامل بنشینند (لوتوس کامل)، چهار زانوی کامل بنشینند (لوتوس کامل)، به این معنی که چهارزانو نشسته و کف هردوپایتان به طرف آسمان باشد. هر دو کف پا روی پاها قرار میگیرند و به سمت بالا قرار دارند. آن خوب است. آن یک حالتی از بدن است که به شما قدرت کنترل خود را می‌دهد. تا خود را در بسیاری از جنبه‌های مختلف کنترل کنید، اما نه همه جنبه‌ها. بسیاری از جنبه‌های دیگر وجود دارد که نمی‌توانید آنها را کنترل کنید، مثل احساسات، خشم و میل به چیزهای دنیوی؛ که ارزش آرزو کردن را ندارند- از بدن فیزیکی و مغز فیزیکی‌تان فقط برای کارو کسب درآمد استفاده می‌کنید. اما اگر در نوع دیگری از حالت بدن قرار بگیرید، و حالت دستها بخصوص باشند همراه با چهارزانوی کامل، آنوقت به نوع دیگری از قدرت دست میابید.

من فقط می‌توانم در مورد آنچه شما قبلاً در دنیا دیده‌اید به شما بگویم. من فقط این راز را برایتان توضیح می‌دهم. بقیه را، بسیاری دیگر را نمیتوانم به شما بگویم چون اگر درحالیکه به حد کافی پاک نیستید، آنرا امتحان کنید ممکن است به شما آسیب برساند خداوند اجازه نمی‌دهد و همه خدایان دیگر و و بهشت‌ها به خوبی از آن محافظت می‌کنند و هرشخص ناپاکی را از استفاده از آنها منع میکنند. دانستن همه این موارد خیلی خوب است، اما من تا به حال از همه آنها استفاده نکرده‌ام. احتمالاً باید از یک یا چند تا از آنها استفاده کنم، شاید، برای کمک به خودم در این شرایط، اما هنوز مطمئن نیستم که کارمای جهانی موجب چیز دیگری خواهد شد.

بنابراین، جای نگرانی نیست. ما به دنیا می‌آییم و می‌میریم، امروز یا یکروز دیگر. فقط اینکه اگر کسی در کالبد فیزیکی باشد و اگر خدا یا بوداها آن شخص را به‌ عنوان مربی بشریت و سایر موجودات روی کره زمین تعیین کرده باشند، حتی اشخاص- حیوان، درختان و گیاهان و سنگ‌ها، به آن شخص گوش می‌دهند. و اگر آن شخص هنوز در کالبد فیزیکی باشد، آنگاه "او" می‌تواند با موجودات جهان فیزیکی ارتباط بیشتری برقرار کند و به‌طور مؤثرتر و مستقیم‌تر به آنها آموزش دهد. همین. وگرنه، زندگی و مرگ، چیزی در دنیای فیزیکی هستند که ما نمی‌توانیم از آنها اجتناب کنیم.

حیف است. من خیلی متاسفم که نمی‌توانم به کسی راجع به آن آموزش دهم. یک بار امتحان کردم. من قصد داشتم یکی از این حالت های بدنی برای اطلاعات را به فردی که در آن زمان خیلی نزدیک بود منتقل کنم. و فکر می‌کردم که آن شخص می‌تواند آنرا دریافت کند. فقط برای امتحان کردن حداقل یکی. اما نه. اوه، یک اتفاقی افتاد و همه چیز بهم ریخت. پس آن شخص نمی‌توانست شخص منتخب باشد، حتی فقط برای یک حالت بدنی محرمانه، فقط برای یک اطلاعات خاص.

همچنین احساس بسیار بدی دارم، حس استیصال، از اینکه چیزهای بسیاری می‌دانم، و نمی‌توانم به دیگران بگویم تا به آنها انتقال دهم یا به‌نحوی به افراد کمک کنم. من هر کاری می‌توانستم انجام دادم با قدرت فروتنانه خودم که به لطف خداوند و همۀ قدیسین و فرزانگان است.

وقتی من می‌گویم "قدیسین و فرزانگان"، باید بدانید که منظور بوداها هم هستند. ما اصطلاحات مختلفی داریم. اما "بوداها" در زبان انگلیسی نیز به معنای قدیسان و فرزانگان است.

این بسیار سخت است. بسیاری از مردم همچنان بر سر کلمات بحث می‌کنند. اینکه فقط "خدا" هست و نه هیچکس دیگر؛ یا "بودا" هست و نه هیچکس دیگر. حتی با وجود اینکه بودا ۲ هزار و چند صد سال پیش به "نیروانا" رفته است، مردم میگویند که (حضرت) عیسی یا هر شخص دیگری "خوب نیست"؛ یا هر شخص دیگر، یک "مرتد" است. من فقط می‌توانم به همه این آشفتگی‌ها، بحث‌ها و قضاوت‌های همه، نگاه کنم و سر تکان دهم. من تمام تلاشم را کردم. چه باید کرد؟

خیلی‌ها نادان هستند و فکر می‌کنند همه چیز را می‌دانند. اما آنها حتی درمورد اطلاعات یک ناخن انگشت هم نمیدانند. من برای آنها هم متاسفم، چون نمی‌دانند چه می‌گویند. آنها نمی‌دانند دارند چه کار می‌کنند. و به بهشت ​​و زمین و همه بوداها توهین میکنند با تهمت‌زدن به پیروان پاک و حقیقی - چه برسد به قدیسین یا بوداها که از طرف بهشت ​​منصوب شده‌اند که به اینجا در این دنیای متلاطم پایین بیایند تا موجودات را از این قلمرو رنج نجات دهند و به بهشت‌های بالاتر و سعادتمند ببرند تا برای مدت طولانی یا برای همیشه در آنجا زندگی کنند،یا خودشان بودا شوند که آن بستگی به اجر معنوی‌شان دارد.

این افراد خیلی قابل ترحم هستند- نمی‌دانند چه‌چیزی در انتظارشان است. هرچیزی بشود، من همچنان سعی می‌کنم کمکشان کنم و نجاتشان دهم، اما این به لطف خداوند و رحمت بوداها، اساتید و بودیساتواها هم بستگی دارد. نه فقط من؛ من تنها یک ابزار هستم. مسلماً، من تمام تلاشم را می‌کنم - هر چیزی که بتوانم را فدا می‌کنم، در هر شرایطی که مجبور باشم زندگی می‌کنم، ریسک هر خطری را که مجبورم در آن باشم را می پذیرم- خطری که توسط کارمایی بوجود می آید که بخاطر دخالتم در کارمای جهان است.

اگر کسی هرگز به شما چیزی نمی‌گوید، چیز درستی به شما یاد نمی‌دهد، یا اگر مطمئن نیستید که آن شخص چیز درستی به شما می‌گوید یا خدای درستی را می‌پرستد، آنگاه فقط در درونتان با تمام صداقت به همۀ اساتید دعا کنید- یعنی بودیساتواها، بوداها، به خداوند - تا از شما محافظت شود، که به اصل و منشاءتان هدایت شوید، ازطریق هر استادی، یک استاد حقیقی که می‌تواند روح شما را از اسارت این جهان رستگار کند.

خب، حداقل حالا می‌دانید چرا بودا می‌گوید کالبد انسانی آن‌قدر ارزشمند است، که دستیابی به آن نادر است، هر چند من نمی‌توانم هر آنچه دربارۀ این اسرار می‌دانم را به شما نشان دهم. اغلب گفته می‌شود که وقتی در بهشت باشیم، مثلا بهشت‌های پایین‌تر، تمرین [معنوی] دشوار است. فکر می‌کنم چون در بهشت، قابلیت های این برکت فیزیکی که در درون جسم فیزیکی مان است را نداریم. بدن فیزیکی می‌تواند تعداد بیشتری از این وسایل، وسایل نامرئی را در خود نگه دارد، یعنی این برکت پنهان شده در گوشت فیزیکی بدن یک انسان. در بهشت‌ها، از بهشت آسترال به بالا تا بهشت سوم برهما، ما هیچ یک از این قدرت‌های فیزیکی به ارث رسیده را نداریم که در بدن فیزیکی داریم.

شاید به همین دلیل است که خدا در انجیل هم گفته است که خدا مرد را آفرید، انسان‌ها را- همیشه گفته شده "مرد" - انسان‌ها را به شکل خودش [آفرید]. ما نمی‌توانیم تصور کنیم که شکل خدا چگونه است. اما خداوند همه این قدرت، همه این نیروی خلق کننده را در وجود خودش دارد. و هنگامی که خدا انسانها را به همان شکل آفرید یعنی که ما هم تمام قدرت خدا را تا حدی - شاید کمتر- به ارث برده‌ایم، اما همان هم خیلی قدرتمند است و قدرتی بسیار عظیم است. شاید به همین دلیل حتی فرشتگان هم به ما انسان‌ها حسادت می‌کردند. برای همین آنها خیلی تلاش می کنند تا خداوند را متقاعد کنند که ما آنقدرها هم چیزی نیستیم، و همیشه به سختی تلاش می‌کنند تا انسان‌ها را آزمایش‌کنند، آنها را در معرض آزمایش‌ها و مصیبت‌ها قرار دهند: انواع چالش‌ها، قضاوت توانایی، هوش، خرد و انواع توانایی های انسانها.

دانلود عکس