جستجو
فارسی
  • English
  • 正體中文
  • 简体中文
  • Deutsch
  • Español
  • Français
  • Magyar
  • 日本語
  • 한국어
  • Монгол хэл
  • Âu Lạc
  • български
  • Bahasa Melayu
  • فارسی
  • Português
  • Română
  • Bahasa Indonesia
  • ไทย
  • العربية
  • Čeština
  • ਪੰਜਾਬੀ
  • Русский
  • తెలుగు లిపి
  • हिन्दी
  • Polski
  • Italiano
  • Wikang Tagalog
  • Українська Мова
  • دیگران
  • English
  • 正體中文
  • 简体中文
  • Deutsch
  • Español
  • Français
  • Magyar
  • 日本語
  • 한국어
  • Монгол хэл
  • Âu Lạc
  • български
  • Bahasa Melayu
  • فارسی
  • Português
  • Română
  • Bahasa Indonesia
  • ไทย
  • العربية
  • Čeština
  • ਪੰਜਾਬੀ
  • Русский
  • తెలుగు లిపి
  • हिन्दी
  • Polski
  • Italiano
  • Wikang Tagalog
  • Українська Мова
  • دیگران
عنوان
رونویس
برنامه بعدی
 

Practicing well and following the precepts can keep you in the loving protection of the Divine: a story of inner Master’s help for one to elude a major motor accident

جزئیات
دانلود Docx
بیشتر بخوانید
استاد عزیز، این اتفاق در "کسری از ثانیه" دلیل دیگری بر عشق و حمایت استاد برای همه ماست.

اخیرا یک روز صبح زود که به سمت بیمارستان میرفتم تا برای عمل جراحی در کنار مادرم باشم. آویز ماشینم با عکس استاد که از آینه عقب آویزان بود با نگهدارنده موبایلم برخورد کرد. پایه گوشی و گوشی هر دو افتادند. وقتی شرایط امن شد، ماشینم را برای چند ثانیه متوقف کردم تا آنها را بردارم. ضخامت قاب نگهدارنده تلفن بیش از سه برابر آویز خودرو است و بسیار محکم بود. به همین خاطر، این خیلی عجیبی بود.

سپس، ۱۰ دقیقه در بزرگراه رانندگی میکردم، بدون هیچ علامت قابل پیش بینی ای، دود از یکی از لاستیک های عقب یک کامیون حمل بار بسیار بزرگ در سمت راست من بیرون آمد. بلافاصله صدای بلندی قبل از انفجار شنیده شد. از ۱۶ لاستیک یا بیشتر، که هر کدام تقریباً نصف اندازه ماشین من هستند، نزدیکترین لاستیک به من بود که منفجر شد.

تکه‌های لاستیک در همه جهات پرواز میکردند، اما بزرگترین تکه، تقریباً یک سوم لاستیک، دقیقاً به سمت من در حال پرتاب شدن بود. دور تا دور من ماشین هایی با سرعت ۱۱۰ کیلومتر در ساعت رانندگی می کردند. تا آنجا که به من مربوط می شد، امکان هیچ مانور ایمنی وجود نداشت که بتوانم انجام دهم. من عاجزانه گیرافتاده بودم.

ناگهان معجزه ای رخ داد. همه چیز جلوی من افتاد، در کسری از ثانیه فاصله داشتن. این دریچه ای از فرصت را برای من باز کرد که کمی به سمت راست، در داخل خط خودم بروم تا از برخورد با آن جلوگیری کنم. سایر تکه های کوچکتر نیز کمی دورتر فرود آمدند و چیزی به ماشین من برخورد نکرد. علاوه بر این، کامیون بار توانست به سلامت در شانه بزرگراه توقف کند.

وقتی توانستم اتفاقات را تحلیل کنم، منطقی ترین نتیجه این بود که استاد بود که با استفاده از آویز ماشین، به طور معجزه آسایی رانندگی مرا برای یک ثانیه به تعویق انداخت تا به من و دیگران کمک کند تا از تصادف یک خودروی بزرگ و چندین ماشین نقلیه فرار کنیم. به‌علاوه، به لطف نعمت‌ها و کمک‌های محبت‌آمیز استاد بود که توانستم روزم را طبق برنامه‌ ریزی، به معنای واقعی کلمه، دست نخورده و بدون ‌تأثیر طی کنم.

عزیزترین و محبوب ترین استاد، سپاسگزارم. باشد که استاد اعظم چینگ های به خوبی مورد محبت قرار گیرد، به خوبی از او مراقبت شود و به خوبی محافظت شود. همه ما شما را خیلی دوست داریم!! بیایید همه ما وگان باشیم تا خود و جهان را نجات دهیم. با عشق و سپاس خداوند، "نورا" از "انتاریو"، کانادا

نورای روشنگر، از شما برای به اشتراک گذاشتن داستان معجزه آسای خود متشکرم.

استاد پیام مهربانی برای شما دارند: "نورای قدردان، استاد درون همیشه ۲۴ساعته و ۷ روز هفته مراقب شماست. تا زمانی که خوب ممارست کنید و از دستورات پیروی کنید، خود را در پناه محبت آمیز الهی نگاه می دارید. داستان شما نشان می‌دهد که چگونه استاد درونی می‌تواند از هر وسیله‌ای برای کمک به ما استفاده کند. وقتی از صمیم قلب آرزو می کنیم با خدا یکی باشیم، خداوند می تواند لحظه به لحظه زندگی ما را هدایت کند و به ما کمک کند تا در زمان مناسب در مکان مناسب قرار بگیریم، نه تنها برای جلوگیری از آسیب، بلکه برای انجام کارهای خوب، کمک به دیگران و اینکه ابزاری برای اراده "الهی او" باشیم. باشد که شما و مردم راستگوی کانادا برای همیشه مورد عشق خداوند باشید.»
بیشتر تماشا کنید
آخرین ویدئوها
به اشتراک گذاری
به اشتراک گذاشتن در
جاسازی
شروع در
دانلود
موبایل
موبایل
آیفون
اندروید
تماشا در مرورگر موبایل
GO
GO
Prompt
OK
اپلیکیشن
«کد پاسخ سریع» را اسکن کنید یا برای دانلود، سیستم تلفن را به درستی انتخاب کنید
آیفون
اندروید